سرما خوردن نازنین
سلام من و نازنین خانم سرما خوردیم.من که نمیتونم دارو بخورم ولی نازنینو بردم دکتر و بهش دارو داد و حالا خدا رو شکر بهتره. دیشب هم خونه عمه فاطمه بودیم ما شا الله اینقدر اذیت کرد که خدا میدونه. یه کلمه جدید هم گفت-میگفت محمد.امروز هم گفت ماست.البته بگم که این روزا هم تنهایی چند قدمی راه میره.هر چی میگردم کفش صدا دار برای بچم پیدا نمیکنم. امروز هم من و نازنین تنها هستیم چون بابایی برای کاری رفته اصفهان و تا شب ان شا الله برمیگرده.
نویسنده :
بابا و مامان
14:53