میلاد امام رضا
دیشب نازنینو بردیم جشن .یه عالمه شکلات خورد و دست زد ولی بعد از یک ساعت خسته شد.بغلش کردم و کمی گشتیم و بعد زنگ زدیم به بابایی و اومدیم خونه عمه فاطمه شام خوردیم و تا سوار ماشین شدیم نازنین خوابید.امروز یه کمی ابریزش بینی داره حالا شربت بهش دادم.فکر کنم به خاطر دندونش باشه چون دفعه پیش هم همینطور شد و بعد دیدم دندونش در آمده.حالا فعلا حالش خوبه و داره بازی میکنه خدارو شکر.این روزا خیلی جیغ میزنه هر چیزی میخواد جیغ میزنه و قهر میکنه تا بهش بدیم نمیدونم باید چیکار کنم میگن چون از شیر گرفتمش .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی