روزانه های نازنین
دیروز چون من نوبت دکتر داشتم نازنینو گذاشتم پیش خاله زهرا.چون با خالش خیلی راحته و پرنیا رو خیلی دوست داره.سه چهار ساعتی اونجا بود کلی بازی کرده بود و خندیده بود تازه موقعی که میخواستیم بیام گریه میکرد نمیذاشت بشونمش روی کرییرش.بعد هم توی خونه دوباره شروع کرد به شیطنت تا موقعی که خوابید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی