عشق ماماني و بابايي،نازنينعشق ماماني و بابايي،نازنين، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

نازنین زهرا عشق ماماني و بابايي

بدون عنوان

سلام.این چند روز که نیومدم به وبلاگ سر بزنم اینترنتمون قطع بود تا به سلامتی که دو روز پیش وصل شد.این چند روزم من کار داشتم .ممنون از همه که برام نظر گذاشتید.نازنین خانم این روزا خیلی نا اروم شده نمیدونم میخواد دندون در بیاره.الان چهار تا دندون داره .کلمه هایی هم که میگه توپ-ماما-دده بوو-افتاد-بده-تاب تاب عباسی-به به-گربه-  پا میزنه از مبل و صندلی میره بالا.جدیدا هم یاد گرفته از پله میاد پایین.ما چون پله دوبلکس داریم پشتی گذاشتیم که از پله ها نره بالا پشتی رو میندازه و تند تند میره بالا حالا دیگه یه مبل گذاشتیم که نتونه تکونش بده.
1 مهر 1391

تولد یک سالگی نازنین زهرا

روز دوشنبه هم محمد یه کیک گرفت و برای نازنین اورد و با پرنیا باز برای نازنین تولد گرفتن البته این دفعه ما خبر نداشتیم. چون تلفن نازنین خراب شده بود یه تلفن هم براش خرید.
8 شهريور 1391

تولد یک سالگی نازنین زهرا

روز جمعه که عمه ها و عموی نازنین اینجا بودن با بابایی رفتیم یه کیک برای نازنین گرفتیم. تولدش رو جشن کوچک گرفتیم.همه هم سورپرایز شدن چون ما چیزی بهشون نگفتیم.و نازنین خیلی خوشحال شد و با کمک مامانی شمع رو فوت کرد. فقط خواستیم یادگاری براش بمونه.
8 شهريور 1391

یک ساله شدن نازنین زهرا

    نازنین خانم امروز یک ساله شد.برای ما خیلی زود گذشت.ولی با خاطرات شیرین و به یاد موندنی.الهی که قربون نازنینم برم ان شا الله که صد و بیست ساله بشی عزیز دلم.خیلی خیلی خیلی زیاد میخوامت و دوسسسسسست داریم جیگر.                                                                       &n...
8 شهريور 1391